شناخت انسان 3
این چشم پوشی از واقعیت است، که واقعی ترین نیاز انسان را نان بدانیم، و یا واقعی ترین مسائل او را، مسائل سیاسی و اجتماعی بشناسیم . چون موضع گیری در این مسائل حتی مبارزه با استثمار، استبداد، استعمار و اس اس های دیگر در گرو این است که بینش و نگرش خود را نسبت به سه سئوال ریشه ای: « بودن» و« برای چه بودن» و «چگونه بودن» انسان تصحیح کنیم.
1 . چرا آفریدن(فلسفه آفریدن)
در مسأله ی فلسفه ی آفریدن و این که چرا خداوند انسان را آفرید و یا آیا آفرینش انسان اولویت دارد و یا نیافریدن او، هر کدام از آنان را در ذیل مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم:
اولویت در نیافریدن:
اگر کسی بگوید: که ای کاش خدا نظام هستی را نمی آفرید، در اولویت و رجحان نیافریدن با مشکلی به نام احتکار و بخل روبرو می شویم که هر کدام از آنان در مورد خداوند بی نیاز، صادق نیست؛ زیرا کسی احتکار می کند که نقص و نیازی در او باشد و خداوند قطعاً از این صفت به دور است و مسئله ی بخل هم از ساحت پروردگار به دور است. زیرا بخل، خصوصیت کسی است که احساس می کند اگر عطا کند از او کم می شود و حال اینکه این صفت هم از ساحت خداوند مُبرا است که خداوند غنی و بی نیاز است و هر چه از فضل و کرامت خود ببخشد چیزی از او کم نمی شود.
ادامه دارد .............
- ۹۱/۱۱/۰۱