قوانین ده گانه شهید سید مجتبی علمدار

۱۱ دی ۱۳۴۵ - در ساری متولد میشوند. کربلای ۸ مجروح شده اما دوباره به جبهه باز میگردند دی‌ماه 1364، در عملیات والفجر 8، به شدت شیمیایی می شوند. در کردستان عراق از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار میگیرند.

در سال 1370 ازدواج میکنند. در سال 1375 بعلت جراحت شمیایی به شهادت میرسند

قانون اول: بارالها، اعتراف می‌کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجرا 4 مرداد69)

قانون دوم: پروردگارا! اعتراف می‌کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم.(تاریخ اجرا 11 مرداد 69)

قانون سوم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجرا 26 مرداد 69)

قانون چهارم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید 2شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجرا 16 شهریور 69)

خدایا ! کریما ! منه آخوند چطور صبحم را شب میکنم و در چه فکری هستم و این شهید کجا سیر میکنه !!! ؟؟؟؟ خدایا به حق شهدا منو هم راه بده

          

سئوال از محمد اقا

سلام ببخشید یه سوال داشتم از حضورتون اگه کسی آبروی کسی رو پیش دیگران بریزه چه حکمی داره ؟حتی اگه همه اون چیزایی رو که میگه واقعیت باشه باز هم گناهه ؟

پاسخ حجره نشین :

سلام اقا محمد عزیز

اگه در حضور دیگران از فردی بدگویی بشه دو حالت داره  ، اول : اون مطالب واقعیت داره که این گناهش عدم حفظ ابروی دیگرانه . دوم : اگه اون مطالب واقعیت نداره که میشه تهمت و اونم گناهه پس در هر صورت گناه محسوب میشه . مطلب زیر هم برای افزایش معرفت و علم شما خوبه :

              یکی از آموزه های مهم تربیتی که مورد تاکید مکتب انسان ساز اسلام قرار دارد ضرورت حرمت آبروی دیگران است. این موضوع آنقدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزء بزرگترین گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است.

         در این آیین گناه تجاوز به آبروی مسلمان از گناه زنای با محارم بالاتر است. 

   در این مکتب آبروی مسلمان همچون مال و خون او بر مسلمانان دیگر حرام شمرده شده است. طبق تعالیم دینی اسلام نزدیکترین وضعی که بنده به کفر پیدا می کند آن است که با فردی برادر دینی باشد و لغزش ها و خطاهای او را شماره کند تا روزی او را به آنها سرزنش نماید.پیامبر اکرم صلوات الله علیه می فرمایند :  همه چیز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است. هرگاه مومن برادر دینی خود را متهم نماید، ایمان او آب می شود و از بین می رود همان طوری که نمک در آب حل می شود  و از بین می رود و  نیز میفرمایند کسی که مرد مسلمان یا زن مسلمانی را غیبت کند، خداوند متعال چهل روز نماز و روزه او را قبول نمی کند، مگر آنکه غیبت شونده او را عفو کند.
هر که به عیب جویی، کسی را به صفتی که در او نیست یاد کند ویا تهمتی بزند خداوند او را در آتش جهنم محبوس دارد تا گفته خویش را مجری دارد.

         خدا می بیند و می پوشد                    ادمی نمی بیند و می خروشد

چرا به این راحتی دروغ می گوییم؟

هر روز چند دروغ می‌‌گویید؟ یک بار از صبح تا شب تعداد این دروغ‌ها را یادداشت کنید، قطعا از تعداد آنها متعجب خواهید شد. اما چرا دروغ می‌گویید؟ اصلا دروغگویی آنطوری که فکر می‌کنید به نفع شما هست یا نه؟ 

وقتی اسم اپیدمی (یا همان همه‌گیری) می‌‌آید، حتما به فکر ویروس و میکروب می‌افتید و حتی ممکن است بترسید اما گاهی بعضی چیزها که اپیدمی می‌‌شود ظاهرا کسی را به تب و لرز نمی‌اندازد و کسی هم نگران آنها نمی‌شود اما واقعیت این است که خطر آنها حتی از اپیدمی‌های میکروبی هم بیشتر است. مثلا «اپیدمی دروغ» یکی از این همه‌گیری‌های خطرناک است. دقت کرده‌اید که این روزها دروغ گفتن همه‌گیر شده؟ انگار این یک عادت اجتماعی شده است و حالا همه به راحتی دروغ می‌گویند و حتی حس نمی‌کنند که دروغی گفته‌اند. دروغ گفتن برای برخی افراد مثل غذا خوردن و آب نوشیدن شده است، به نظر شما علت چیست شاید بشود به موارد زیر اشاره کرد :

الف :  دروغ می‌گوییم تا خودمان را خوب جلوه دهیم

ب :   ترس از واکنش ، خیلی از ما می‌ترسیم که افکار و عقاید واقعی‌مان را بیان کنیم، چرا؟ به این دلیل ساده که از واکنش‌‌ها و برخوردهای دیگران می‌ترسیم.

ج :   برخی بر این باورند نداشتن صداقت در خانواده یا در جامعه می‌تواند در جهت منافع ما مثمر ثمر باشد؛ به همین دلیل مبنای ارتباط و مراودات و معاملات خود با دیگران را بر پایه ریا بنا کرده و وجدان و نوع‌دوستی را نیز به باد فراموشی می‌سپارند.

با دروغ هر زشت را من خوب و زیبا می کنم       درحـقیقت نـقص خـود را برتو اخفا می کنم

انـدک انـدک می شـود ، انـبـاره ای  از رازها        دیـو وحـشت را به جانم ، حکم فرما می کنم

کارمان به لا الله رسیده است!

شرکت آلمانی آل اشپرت محبت کرده اند و پیراهنی اختصاصی را برای تیم پرسپولیس طراحی کرده اند

در طرح اولیه این پیراهن ۶ خط بر روی دوش راست و ۶ خط بر روی دوش چپ بازیکنان بود؛ که می گفتند به نشان ۶ تایی ها و از این حرف ها بوده! ولی با کمال تعجب دیروز در بازی با نفت تهران دیدم که در این طرح دستکاری ای شده و ۶ خط به ۷ خط و طرح خط ها به کلمه لا اله الا الله تغییر یافته.. اینکه نوشتن این لفظ مقدس بر روی لباس، مستلزم رعایت نکات و احتیاط فراوان است بحثی است قابل تامل.. ولی نکته قابل توجه این است که روی دوش چپ کلمه « لا اله ا »  و روی دوش راست کلمه « لا الله »  نوشته شده است.
همه می دانند که طراحان همیشه سعی می کنند با طرح خود، با بینندگان سخن بگویند و همیشه سعی میکنند در طرح های خود از نشانه ها و نمادها استفاده کنند.
بر اساس همین اصل قطعا یک چنین طراحی ای از نگاه طراحش بدون قصد نبوده… ولی چرا در تمام پروسه تولید این لباس هیچکدام از مسئولین محترم این ریزبینی را به خرج نداده اند جای بسی تاسف است.

سئوال از ستاره خانم

سلام من مشکل همون دختر خانم 24 ساله رو دارم ولی با این تفاوت که ما رابطه مون تموم شده یعنی من تمومش کردم چیزی که خیلی آزارم میده عذاب وجدانه مدتیه که این حس ولم نمیکنه هم در مورد همسر اون آقا و هم در مورد همسر آینده خودم و هم از خدا خجالت می کشم به نظر شما من چکارکنم؟

---------

پاسخ حجره نشین :

سلام متشکرم از اینکه مرا قابل دانسته و مشکلت رو مطرح کردی و خیلی خوشحالم که بر هوای نفست غلبه کردی و رابطه ات را قطع کردی الحق که دختر شیعه هستی

اما در مورد سئوالت : ببین هر عملی که انسان انجام میده باید منتظر عکس العملش باشه و ما باید اگه گناهی انجام دادیم تمام سعی خودمان را بکنیم دچار عکس العلش نشیم ! حال میشه نشست و مثل شما عزیز غصه خورد و عذاب وجدان داشت که به نظر من کاری از پیش نمی بری ، خداوند رحیم و مهربان بهترین کار رو به ما معرفی کرده و ان توبه و پشیمانی از عملمان است و باید این پشیمانی همراه با یک چاشنی باشد تا عمل نماید و عکسل العمل گناه رو از بین ببره و اون چاشنی عوض کردن راه گذشته است یعنی مجددا همان گناه را مرتکب نشیم و شما اگه اینگونه عمل کنی خدا همان خدای بزرگ ضمانت داده اینده ات دچار مشکل نشه ! به خدا اعتماد داشته باش و خودتو به خدا واگذار کن . یک نکته را هم حتما فراموش نکن این ارتباطت رو به هیچکس حتی دوستانت و بخصوص در اینده با شوهرت مطرح نکنی که با مشکل جبران ناپذیری مواجه خواهی شد .

امیدوارم موفق باشی من گنهکار رو هم دعا کن

سلام ممنون از لطفتون
یه سوال دیگه اینکه من اینجوری نجابت و پاکیمو از دست دادم؟ منظورم دوستی و ارتباط داشتن با یه آقا

------------

پاسخ حجره نشین :

سلام ارتباط با نامحرم مثل همه گناهان یک ناپاکی به دنبال داره یا به تعبیر روایات هر گناه یک نقطه سیاه در قلب انسان ایجاد می کنه اما شما با همان روشی که گفتم این ناپاکی را از خود دور می کنید و امام صادق (ع) می فرمایند :  کسی که توبه می کند مثل کسی است که اصلا گناه نکرده . در هر صورت به اینده فکر کنید.

مذهب

خداوندا :

به مذهبی ها بفهمان که مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد .

 

پرسشی از یک دوست

سلام من یه دختر 24 ساله هستم تقریبا 3 ساله که با یه آقایی آشنا شدم (همکار بودیم) والان که من محل کارمو تغییر دادم هنوز با هم ارتباط داریم البته هم اون حد خودش رو میدونه و هم من و ارتباط ما در حد دیدن همدیگه و صحبت کردنه تا حالا از این فراتر نرفته ولی مشکلی که هس این آقا متاهله ولی با خانمش مشکل داره ومیگه به خاطر بچه هاش تحمل میکنه البته قصد جدا شدن هم نداره ،ما می خوایم با هم ازدواج کنیم به نظر شما جواب مثبت من گناهه و وارد شدن به حریم خصوصیه این خونوادس البته تنها دلیل من برای تردید همین موضوعه وگرنه ازنظر اخلاق و منش من کاملا این آقارو قبول دارم و میدونم که آدمی نسیت که خانم اولش رو بی حرمت کنه

-------------------------------------------

پاسخ حجره نشین :

سلام خواهرم اگه اجازه بدی در چهار بند جوابتو بدم :

الف : ارتباط داشتن با یک مرد حتی با همان خصوصیاتی گه گفتی از جهت شرع اشکال داره چون هر دوی شما دارای قوه شهوت هستید و از حد خودتون هم که فراتر نرید بازم نگاهاتون ، صحبت کردناتون و . .. بدون شهوت نخواهد بود و این مطلب در مردها بشدت زیاده و این یک نوع گناهه !!

ب : اینکه گفتی گناهه نه اگه اون اقا عدالت رو بین زن اولش و شما رعایت کنه ازدواج شما با اون اقا اشکال نداره و خدا اجازه داده .

ج : اینکه گفتم اجازه داده از جهت شرعه اما از جهت اخلاقی این کار زیاد درست نیست برای اینکه اینو خوب درک کنی خودتو بزار جای خانم اولش ایا تو راضی بودی شوهرت با کس دیگه ازدواج کنه ؟؟

د : شما بیان کردی که از جهت اخلاق و منش قبولش داری ! من یک سئوال دارم آیا همین ارتباط با شما که در حال حاضر پنهانی صورت می گیره و یک نوع خیانت به زن و فرزندان می باشد منش خوبیه ؟؟از کجا معلوم این اتفاق بعدا در مورد شما پیش نیاد ایا ضمانتی هست که اگه با شما هم در اینده مشکل پیدا کرد دوباره با زن سومی ارتباط نداشته باشه ؟؟؟

در هر صورت برای هر دوی شما ارزوی موفقیت می کنم و امیدوارم راهی را انتخاب کنید که پشیمانی نداشته باشه .

از اینکه با صراحت و طولانی صحبت کردم ببخشید.

نامه عاشقانه

نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش

واقعا باور می کنید این نامه را یک مرجع تقلید و یک رهبر دینی نوشته باشد؟؟!!!

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است.

عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.

صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.

 

در هر حال، امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت می کند؛ ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم.

 عجالتاً تکلیف معلوم نیست. امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمداللّه به سلامت، بلکه مزاجم بحمداللّه مستقیم تر و بهتر است .خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده است. امید است هر دو به سلامت و سعادت تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند.

ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت، قربانت؛ روح اللّه الموسوی الخمینی .

سئوالی از یک دوست

سلام حاج آقا !
ببخشید مزاحم شما شدم
دختری هستم بالای 30 سال  و تنها
................ هستم تا کنون چند بار دوستی های غیر خطر ناک داشته ام
اما دیگه نمی تونم این تنهایی رو ادامه بدم
اما از گناهش می ترسم
چندین بار هم بهم پیشنهاد صیغه داده اند اما قبول نکردم چون اگه صیغه بشم حتما از من ببخشید همبستری خواهند خواست و این منو نگران می کنه
ایا میشه در صیغه ذکر کرد که همبستری صورت نگیره
تازه یه مشکل دیر هم دارم و ان این که من دختر هستم و برای عقد حتما اجازه پدر لازمه

تازه فرض کنیم که من صیغه شدن را هم قبول کنم چگونه بدون اجازه پدر میشه صیغه شد؟

ممنونم راهنمایی بفرمایید

-----------------------------------------------

پاسخ حجره نشین :

 سلام خواهرم از اینکه بنده را قابل دانستید و سئوال فرمودید ممنونم ، قبل از جواب به سئولات شما چند نکته را عرض نمایم  :

الف . ما باید قبول نماییم که خداوند نسبت به ما از خودمان مهربانتر است لذا باید به مقدرات او راضی باشیم و دعا نماییم به ما ظرفیت تحمل مسائل را بدهد.

ب .نیازهای انسان مختلف است مثل نیاز به محبت ، ارامش، غذا ، نیاز به جنس مخالف ، مسائل جنسی و ...و این را باید بدانیم به هرکدام بیشتر اهمیت بدهیم و تقویتش نماییم مابقی نیازها را تحت الشعاع قرار می ده و نیاز دیگر را کاهش می دهد لذا شما هم اون نیازهایی را که می توانی از راه شرعی تامین نمایی انجام بده و دیگر نیازها را توجه نکن البته این مسئله اسان نیست ولی این را بدان ارحم الراحمین اون بالاست و این را می بینی اگه مصلحت باشه خودش تقدیر را عوض می کنه مگر اینکه ما خودمان مسبب این تقدیر باشیم .

اما در مورد سئوالتون : سئوال اول جوابش اینه که بله میشه در صیغه موقت شرط عدم همبستری را مطرح کرد.

و جواب سئوال دوم : با توجه به اینکه شما رشیده هستید اجازه پدر شرط نیست . البته توصیه می شود با احتیاط کامل انجام شود و فرد مورد نظر ادم مناسبی باشد.

 از اینکه طولانی شد مرا عفو نمایید.

ممنونم
چقدر عالی...................

یه سوال دیگه بپرسم با اجازتون

پس من می تونم خودم بدون اجازه پدرم صیغه بشم...

شما گفتید : بله میشه در صیغه موقت شرط عدم همبستری را مطرح کرد.

حالا اگه من هر چند وقتی صیغه یکی از دوستام بشم گناهه

به خدا ببخشید !


-----------------------------------------
سلام

می شود هر چن مدت صیغه یک فرد باشید البته باید مدت صیغه تمام شود تا بتوانید به عقد کسی دیگر در بیایید و یا مدت باقی مانده را آن مرد به شما ببخشد.
ولی اگر دخولی صورت گیرد حتما باید بعد از هر بار صیغه شدن عده نگهدارید.

این جوابها از نظر حلال و حرام قضیه است اما به نظر حقیر بهتر است شما خودتان را هر روز ملعبه دست دیگران قرار ندهید زیرا از جهت روانشناختی و مسائل اینده خانوادگی دچار مشکلاتی خواهید شد . اما در هر صورت اختیار با شماست.

موفق باشید.

------------------------

بازم ببخشید!
ممنونم که مشفقانه و از سر مهر و مسئولانه به من پاسخ دادید

حقیقتش اینه که من از این پاکی که تا حالا داشتم هیچ خیری ندیدم و دلم می خاد تلافی همه این سال ها رو در بیارم اماگناهم نکنم آخه تا چند سال دیگه همین طور............ و حسرت بودن با اونا رو بخورم
مگه من تا چند سال دیگه هنوز بر و رویی دارم
این همه سال پاک موندم به عشق این که به همسر آینده ام وفادار مونده باشم
حالا که موندم و به قول معرف یه دختر ترشیده شدم می خام از بقیه عمرم لذت ببرم
از تنهایی خسسسسسسسسسسسسسسسته شدم به خدا
خیلی وقتا فکر می کنم چه خریتی کردم مثل خیلی از دختر ها از جووونیم لذت نبردم

پاسخ حجره نشین :

خواهش می کنم وظیفه امثال منست که با همه مهربان باشیم و طبق فرموده امام هادی (ع) هر چه را برای خودمان می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم . بنده حقیر به عنوان برادر کوچیک شما انچه صلاح شماست بیان می کنم امید است مفید واقع شود ، ببین خدا به ما نعمتهای زیادی داده است که اگه شما بخواهی نعمتهای خودتو بشماری خسته می شی از سلامتی گرفته تا ......... و زیاد جالب نیست که به خاطر کمبودهایی که شما دارید چشمتو به روی همه این نعمتها ببندی ، بله من کاملا نیاز به همدم و بعضی از مسائل جنسی که هر انسان دارد را قبول دارم و واقعا تحمل این موارد سخت است ولی بحث سر اینست که حال با توجه به این کمبودها بهترین راه چیست ؟ ایا راه اینست که خوبیهای گذشته را از بین برد ؟ به نظر حقیر و به قول استادی زندگی خوردن و خوابیدن نیست انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست.زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف.یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند. من نمی گم شما از راه شرعی به نیازهایتان پاسخ ندهید بلکه این راه را خدا مشخص کرده و عیبی هم ندارد بلکه حرف من اینست که برای براورده کردن این نیاز شخصیتی که تا بحال حفظ کردید از دست ندهید و خود را ملعبه دست ناپاکانی قرار ندهید که شما را برای لحظه ای لذت جنسی بخواهند و دوستتان داشته باشند!! در هر صورت شما تنها کسی نیستید که بی همدم است افراد فراوانی هستند و در راس ان حضرت معصومه نمونه کاملش است، امیدوارم خداوند هر انچه مصلحت شماست برای شما مقدر نماید.

عذر خواهم

پرسشی از یک دوست

سلام
ممنون از لطفتون
شما جوابتون به این حرف چیه؟؟
چرا امام حسین بچه ی 6ماهه رو میگیره جلوی دشمن که اونا هم بزننش؟؟؟
امام حسین که میدونسته اونا بهش آب نمیدن!!
ممنون میشم جواب قانع کننده ای بگیرم

---------------------------------------    

پاسخ حجره نشین :
سلام با تشکر از پرسش خوبتون ، برای فهم دقیق این مطلب چند مقدمه را به اختصار بیان می کنم :
الف . هدف از خلقت اینه که وظیفه ای که بر دوش ما نهاده شده را بطور دقیق انجام دهیم و در قبال انجام وظیفه پاداشی در خور شانمان که همان رضایت خدا و بهشت اوست به ما داده شود .
ب . راه تشخیص وظیفه بوسیله عقل ما که امیخته شده است به معارف دینی انجام می شود و خداوند برای اینکه ما اه را درست انتخاب نماییم راهنما که همان پیامبران و امامان باشند را فرستاده است .
ج. برای انجام دقیق وظیفه باید از همه امکانات خود مایه بگذاریم حتی جان ، فرزند ، ابرو و...
د . حال وضعیت زمان امام حسین را تصور کنید که به فرموده ایشان از اسلام جز نامی نمانده بود و حاکم اسلام علنا شراب می خوردو ...
ح . در این زمان وظیفه امام اینست که با تمام امکانات از اسلام دفاع نماید ، در مقابل یزید برای خنثی کردن این حرکت تبلیغات مسمومی راه انداخت که امام حسین برای حکومت قیام کرده و درد دین ندارد. لذا امام باید کاری انجام دهد که این تبلیغ را خنثی نماید .

امام حسین برای همه موارد بالا یک سری عملیات انجام داد :

اولین کار این بود که خانواده خودشان را به همراه بردند تا توطئه یزید خنثی شود و ان این بود که همه می گفتند اگه حسین دنبال حکومت است و کودتا کرده یزید باید حسین و یارانش را بکشد دیگه به خانواده او فرزند شیر خواره او چکار دارد .

ثانیا : با این عمل که ایشان فرزند خردسال خود را بردند و به شهادت رسید چهره خبیث و خونریز و سفاک یزید را همگان نشان دادند.
ثالثا : بردن خانواده ها برای پیام رسانی واقعه کربلا نیز بود .
رابعا : همه این مصیبت ها و شکنجه ها برای انجام وظیفه بوده است و حضرت علی اصغر نیز به درستی وظیفه خود را انجام داده است که بعد از این همه سال ما به عنوان یک بچه شیعه داغدار هستی و بر ظلم یزید واقف


از اینکه طولانی شد عذر خواهم هدف فهم درست بود که امیدوارم از بیان ناقص من چیزی دستگیر شما شده باشد .  

                                                                                                               با تشکر از شما

ممنون
من اینارو قبول دارم اما شما اگه بخواید کسی که قبول نداره رو قانع کنید فکر میکنید اینجوری قانع میشه؟؟؟
به نظرم نمیشه
اصلا فکر میکنید میشه کسیو که کلا این مسائل و قبول نداره بهش اینارو فهموند یا وقت تلف کردنه!
---------------------------
پاسخ حجره نشین :

سلام
خوشحالم که شما خودت این مطالب را قبول داری . ببین وقتی انسان با یک فردی بحث می کند از اصول و قوانین بحث اینه که در زمینه فکری و اعتقادی یک سری مسائل را به عنوان اصل با هم قبول داسته باشند به طور مثال شما به کسی که اصلا خدا رو قبول نداره نمی تونی فلسفه عذابهای جهنم را بهش توضیح بدی ! در مورد سئوال شما عزیز اگر کسی که اصلا جریان امامت و معصوم بودن امام و وظیفه انسان در مقابل خلق و خدا را قبول نداشته باشد با این پاسخ حقیر قانع نمی شود زیرا از جهت مبنا و زیر ساخت مشکل دارد مثل این می ماند که شما در یک زمین بدون فنداسیون و پایه ریزی شناژ ها خواسته باشی دیوار و سقف و راه پله نصب کنی !! بنابراین دوست عزیز اگه بنده بخواهم با اینگونه افراد که اصلا این مطالب را قبول ندارند بحث کنم و به انها پاسخ بده باید از ابتدا و از عقاید اولیه شروع نمایم تا به اینگونه سئوالها برسم .

ممنون از عنایت و توجه شما به مسائل دینی