وثیقه رو آوردیم، زندانیمونو بردیم!
نوشین نفیسی فرزند دکتر ابوتراب نفیسی، پزشک مخصوص آیت الله منتظری بود و در سال 1358 به عضویت گروه مارکسیستی پیکار در آمد که این گروه همواره به انجام فعالیتهای تروریستی علیه نظام میپرداخت و از جمله گروههایی بود که در آشوبهای کردستان و خوزستان نقش جدی ایفا کرد. بمبگذاری، غارت بانکها، انهدام پلها و جادههااز جمله کارهایشان بود ، نوشین و همسرش دستگیر می شوند نوشین نفیسی در دادگاه انقلاب محکوم به اعدام میشود اما دخالتمنتظری که به عنوان قائم مقام رهبری اختیار عفو محکومان را داشت، سبب میشود تا در اقدامی نادر، حکم اعدام او به آزادی تخفیف خورد. شهید لاجوردی دادستان وقت انقلاب اسلامی از این بی عدالتی خونش بجوش آمد و در پشت برگه حکم آزادی نوشین نفیسی که به وی ابلاغ شده بود، مینویسد: «زندانی نوشین نفیسی یکی از خبیثترین و متعصبترین افراد نادری است که در زندان تحمل کیفر مینماید، ولی با شیوههای منافقانه به دروغ خود را بریده نشان میدهد. بدیهی است کسی که از مرکزیت جناح انقلابی منشعب از پیکار مرتد محارب باشد، آزادیش چه مقدار برای جامعه خطرناک است، ولی چه میشود کرد؟! چون دستور آزادیش صادر شده چاره ای جز آزاد کردن نیست. (گرچه با تمام وجود مخالف آزادیش هستم و معتقدم اگر قرار باشد مرکزیت سازمان الحادی با آن همه جنایت و آمریت در کشتار مردم مسلمان و بیگناه و ... داشتن همه وزر و وبال اعضا و هواداران اعدام شده سازمانش، آزاد شود، پس ...؟!! خدایا تو شاهدی با دیدن این نامه و تبعیض غیرقابل تصور مرگ خود را از تو خواستم!) لذا با سپردن کفیل و وثیقهای معادل یک میلیون تومان آزاد شد. 2/10/ 63»
واینک بی عدالتی و تبعیضی دیگر ؟؟!!!
مهدی هاشمی با وجود 13 عنوان اتهامی از جمله اخلال در نظام اقتصادی کشور، جاسوسی، اختلاس، تبانی در معاملات دولتی، اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز نتوانسته است همچون «بچه های مردم» دلیل قانع کننده ای برای باقی ماندن او در زندان و تکمیل روند تحقیقات باشد !!!؟؟ با وثیقه 10000000000 تومانی آزاد شد .
توانایی تودیع وثیقه 10 میلیارد تومانی؛ یکی دیگر از شباهتهای بچه هاشمی با بچههای مردم!!!؟؟؟
خدایا عاقبت همه ما را ختم بخیر کن
- ۹۱/۰۹/۲۷
گفتم خدایا از همه دلگیرم :گفت حتی از من؟؟؟
گفتم خدایا دلم را ربودند:گفت: بیش از من ...
گفتم چقدر دوری گفت: تو یا من...
گفتم نگران روزیم :گفت آن با من...
گفتم خیلی تنهایم:گفت تنها تر از من....
گفتم درون قلبم خالیست:گفت پرش کن از
عشق من؟؟؟؟
گفتم دست نیاز دارم:گفت بگیر دست من....
گفتم آخر چگونه آرام گیرم ؟گفت با یاد من....
گفتم با این همه مشکل چه کنم:گفت توکل به
من...
گفتم هیچ کس کنارم نمانده :گفت جز من؟؟؟
گفتم خدایا ...